همان‌طور که یک موسیقی‌دان با آمیزش نت‌ها قادر به ساختن آهنگی جدید و دلنواز است و نقاش هم در ارائه یک اثر زیبا باید توان ترکیب رنگها را به شکل هنرمندانه داشته باشد، یک عطر ساز نیز مواد شیمیایی معطر را به عنوان ابزار کار اولیه استفاده می کند و از آمیزش آنها عطری میسازد.

مواد معطر برای عطرساز همانند رنگ در دست نقاش و ساز در دست موسیقی‌دان می‌باشد . موسیقی‌دان باید هر ساز را به خوبی بشناسد و نقش آنها را بداند؛ او باید به آواها و تلفیق آنها کاملاً آگاه باشد و ممکن است زمینه اصلی موسیقی را از یک یا چند آوا بسازد و از سایر صداها جهت تقویت و تعدیل آن استفاده نماید . این مجموعه صداها چنان زیبا ترکیب می‌شوند که در نهایت، منجر به خلق یک اثر هنری جاودانه می‌شود.

از سوی دیگر یک نقاش برجسته، استاد ترکیب رنگهاست و او می‌تواند علاوه بر به تصویر کشیدن کامل صحنه، هماهنگی محیط و نور را در اثرش چنان ایجاد نماید که بیننده را جذب آن کند تا سالها بعنوان اثر هنری، جاودان بماند.

امـا یک عطرساز موفق باید آگاهی کامل از صدها ماده شیمیایی معطر را داشته باشد و با رایحه‌های هر ماده و ویژگی های کمی و کیفی آن نیز آشنا باشد تا بتواند با انتخاب مناسب مواد معطره و ترکیب بجای آنها ، عطری خوب بسازد.
هنر اصلی او هماهنگی رایحه اصلی عطر با سایر رایحه‌ها می‌باشد که منجر به تولد یک سمفونی خوشایند از رایحه عطرها می‌شود . “آرتورو جادیپای” عطرساز معروف معتقد است که عطرسازی هنر هماهنگ کردن رایحه‌ها می‌باشد.

از میان این سه هنر، شاید داوری و ارزیابی یک اثر نقاشی از همه آسان‌تر باشد، در حالی که قضاوت در مورد یک اثر موسیقی امری به مراتب مشکل‌تر می‌باشد زیرا توانایی سیستم شنوایی کمتر از بینایی است . به دلیل پیچیدگی فوق العاده سیستم بویایی انسان، داوری درمورد یک عطر مشکل‌تر به نظر می رسد . هر عطرحاوی ده‌ها ترکیب معطر است که هرکدام رایحه ی خاص به خود را دارد و قدرت بویایی فوق العاده ای را می‌طلبد تا توانایی تشخیص و تمیز دادن رایحه ها را از یک دیگر داشته باشد.
با وجود اینکه امروزه تکنولوژی پیشرفته‌ای در صنایع عطرسازی جهت تشخیص رایحه ها به خدمت گرفته شده است ولی هنوز هم این صنایع نیازمند متخصصین مجربی می‌باشد که از قدرت بویایی بالایی برخوردارند که این گونه متخصصین از جایگاه ویژه در صنایع عطرسازی برخوردارند و تعدادشان معدود و انگشت شمار می‌باشد.