موقع عطر زدن چند پاف باید اسپری کنیم؟
11 اسفند 1401کدام روایح مناسب کودکان هستند؟
16 اسفند 1401همه ما میدانیم که روایح تا چه اندازه این قدرت را دارند که ما را به یک خاطره وصل کنند. بوی عطر کسی در حین عبور از خیابان، شما را به زمان، مکان یا شخصی دیگری که با آن مرتبط هستید یا بودهاید سوق میدهد. مدتهاست که میدانیم حس بویایی ما قویترین پیوند برای باز کردن قفل خاطرات ما است؛ اما تحقیقات جدید، دلیل این موضوع را فاش کرده است.
یک تیم بین المللی از دانشمندان، به رهبری کریستینا زلانو از دانشکده پزشکی دانشگاه نورث وسترن فاینبرگ، از تصویربرداری عصبی و الکتروفیزیولوژی بین جمجمهای استفاده کردند تا کشف کنند چرا برخی از مناطق مغز، مثل هیپوکامپ، بیشتر از هر نقطه دیگری با بویایی مرتبط هستند.
این تحقیق جدید اولین تحقیقی است که به طور دقیق مسیرهای عملکردی مرتبط با سیستمهای حسی مختلف انسان را با هیپوکامپ مورد مقایسه قرار میدهد. یافتههای قابل توجه نشان میدهد که مسیرهای بویایی ما، قویتر از هر حس دیگری، با هیپوکامپ در ارتباط است.
سیستم بویایی و عملکرد مغز
دکتر پاملا دالتون، روانشناس تجربی و عضو هیئت علمی مرکز حواس شیمیایی مونل، میگوید: تجربه ما با روایح معمولا در جایی است که بوی یک فرد، مکان یا حالت عاطفی خاصی در ذهنمان ثبت میشود. وقتی آنها رویدادهای مهم یا برجستهای باشند، روایح به شدت با حافظه مرتبط میشوند، تا جایی که تجربه مجدد آن رایحه اغلب عواطف یا احساساتی را که در ابتدا تجربه شدهاند را زنده میکند!
خاطرات اپیزودیک یا خاطرات رویدادهای خاص از دیدگاه اول شخص، جایی است که احساس بویایی به بهترین شکل ممکن با خاطرات مرتبط است. اینطور به نظر میرسد که ارتباط قویتر حافظه عاطفی با رایحه نسبت به سایر تجربیات حسی به این دلیل است که ساختارهای مرکزی مغز سیستم بویایی که در تنظیم احساسات و خاطرات عاطفی نقش دارند، به ساختارهای سیستم لیمبیک، مانند آمیگدال و هیپوکامپ دسترسی بسیار خوبی دارند.
رابطه روایح با حافظه
مطالعهای در سال 2010 که در مجله آمریکایی روانشناسی منتشر شد، نشان داد که شاید خاطرات مرتبط با روایح خیلی دقیق نباشند؛ اما از نظر احساسی بسیار تحریک کننده هستند. معمولا برجستهترین روایح آنهایی هستند که به ندرت تجربه میشوند؛ بنابراین زمانی که آنها را استشمام میکنند، ارتباط خاصی دارند.
دالتون می گوید: “اینها همان روایحی هستند که در سنین پایینتر تجربه شده و در ذهن ثبت شدهاند. با این حال، از آنجایی که تجربه همه افراد از روایح یک تجربه بسیار خاص و شخصی است، محرک واقعی بویایی از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است.”
خاطرات اپیزودیک، یا خاطرات رویدادهای خاص آن حس بویایی است که به بهترین شکل ممکن با خاطرات مرتبط است. ثبت روایح در ذهن خیلی خوب نیست و به راحتی اتفاق نمیافتد؛ مثلا اگر من به شما هفت کلمه برای به خاطر سپردن و هفت رایحه مختلف برای بهخاطر سپردن بدهم، شکی نیست که لیست کلمات را بهتر از روایح به خاطر میسپارید. با این حال حافظه برای هر حسی میتواند کار کند و بویایی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
برای مثال تصور کنید که همیشه در انتها روز در یک وان با اسانس اسطوخودوس استراحت میکنید. شما بوی اسطوخودوس را با احساس آرامش مرتبط میکنید و این بدان معناست که با گذشت زمان، وقتی بوی اسطوخودوس را میشنوید، حتی اگر در حمام هم نباشید، همچنان آرامش را احساس خواهید کرد.
قدرت شگفتانگیز روایح
محققان بهوضوح دریافتهاند که روایح میتوانند به عنوان محرک حافظه عمل کنند و توانایی ما را برای بهیاد آوردن یا تشخیص اطلاعات افزایش دهند. طبق یک مطالعه دالتون از افرادی خواست که چهره غریبهها را با روایح مختلف بهخاطر بسپارند. در انتها زمانی رخ داد که آنها با همان بویی که موقع دیدن چهرهها وجود داشت، شناسایی شدند و بهترین عملکرد را در تشخیص از خود نشان دادند. تعدادی از مطالعات و تحقیقات دیگری هم انجام شده که نتایج و یافتههای تقریبا مشابهی را تایید کردهاند. به عنوان مثال، مطالعه کردن مطالب و یادگیری در حضور روایح میتواند به یادآوری آن اطلاعات کمک کند.
چرا روایح خاطرات را زنده میکنند
یک مطالعه جدید نشان میدهد که مغز ما بو را با اطلاعات مکان و زمان ادغام میکند تا خاطرات اپیزودیک را تشکیل دهد. این یافته ها ممکن است منجر به “تست های بوییدن” و راهی برای درمان آلزایمر شود. روایح میتوانند باعث تجدید خاطرات گذشته شوند و تحقیقات جدید به ما کمک می کند تا دلیل آن را درک کنیم.
بوی مادلین (نوعی شیرینی خوشمزه فرانسوی که به شکل بادام یا صدف پخته میشوند و در کنار چای یا قهوه سرو میشود) پروست را بر آن داشت تا صدها صفحه خاطرات بنویسد، و او نمیدانست که با این کار خود به کشف حوزه جدیدی از مطالعات علوم اعصاب کمک میکند. بعدها محققان این فرضیه را مطرح کردند که نقش بالقوه روایح در تحریک خاطرات، معروف به “اثر پروست”، به دلیل نزدیکی سیستم پردازش بویایی به مرکز حافظه در مغز است.
در واقع، آمیگدال، ساختار بادام شکل مغز که اطلاعات احساسی را پردازش میکند، و هیپوکامپ، ناحیهای که مسئول ذخیره سازی خاطرات اپیزودیک برای دسترسی بعدی است، در مغز در نزدیکی هم قرار گرفتهاند. همانطور که گفته شد خاطرات اپیزودیک، خاطرات زندگینامهای از رویدادهای خاص گذشته هستند و در مورد پروست، بوی مادلین خاطراتی را در مورد خانه قدیمی عمهاش در خیابانی خاص برانگیخت! خیابانهایی که در آنها کار میکرد و جادههای روستایی که همه و همه با جزئیات در کتاب به آن اشاره شده است.
این تصادفی نیست که خاطراتی که پروست درباره آنها نوشته، با قید دقیق مکان و زمان بوده. تحقیقات جدید نشان میدهد که اطلاعات مکانی و زمانی در ناحیهای از مغز به نام هسته بویایی قدامی (AON) ادغام میشود که در بیماری آلزایمر نقش دارد. وقتی این عناصر با هم ترکیب می شوند، خاطرات شکل میگیرند. به همین دلیل است که، برای مثال، وقتی یاد اولین تجربیات خود میافتید، بوی یک عطر را نیز در ذهن تداعی خواهید کرد.
در طول تکامل بشر، انسانها گسترش عمیقی از نئوکورتکس را تجربه کردند که دسترسی به حافظه را دوباره سازماندهی کرد. بهطور کلی همه حواس با گسترش بخشهایی از مغز ما تغییر مسیر دادند؛ اما رابطه رایحه به طور ذاتی پابرجا ماند و مستقیما به هیپوکامپ متصل است. یا به عبارت دقیقتر حواس بینایی، شنوایی و لامسه همه در مغز با گسترش نئوکورتکس تغییر مسیر داده و از طریق یک قشر میانجی به هیپوکامپ متصل میشود. اما دادهها نشان میدهد که حس بویایی تحت این مسیریابی دوباره قرار نگرفته و در عوض دسترسی مستقیم به هیپوکامپ را کاملا حفظ کرده است.
رایحه و عاطفه
بویایی علاوه بر اینکه بیشترین ارتباط را با حافظه دارد؛ پیوند قوی و احساسی نیز ایجاد میکند. صنعت عطر بر اساس این ارتباط ساخته شده و عطرسازان عطرهایی را خلق میکنند که به دنبال انتقال طیف گستردهای از احساسات و عواطف هستند. از میل به قدرت گرفته، تا احساس سرزندگی و آرامش. حتی روایح و حس بویایی در مورد حس جذابیت یا عشق بین دو نفر نیز بسیار مهم است.
تحقیقات نشان داده که بوی بدن ما که خاص خودمان است و توسط ژنهایی که سیستم ایمنی بدن ما را تشکیل میدهند، تولید میشود؛ میتواند به ما در انتخاب شریک زندگیمان کمک کند. حتی برخی از دانشمندان بر این باور هستند که بوسیدن در ابتدا از بو کشیدن ایجاد شده است. اولین بوسه اساسا یک رفتار اولیه بوده که در طی آن انسانها شریک زندگی خود را بو و سپس مزه میکردند تا تصمیم بگیرند که آیا با آنها مطابقت دارند یا خیر!
این احتمال وجود دارد که بیشتر واکنشهای عاطفی ما توسط حافظه تداعی کنترل شود.حافظه تداعی نیز این واقعیت که افراد مختلف میتوانند درک کاملا متفاوتی از یک رایحه داشته باشند را تایید میکند. به عنوان مثال یک عطر خاص را در نظر بگیرید؛ ممکن است یک نفر آن را «قدرتمند»، «معطر» و «اعتیادآور» بنامد در صورتی که دیگری از آن بهعنوان «ضعیف»، «نامطبوع» و «تهوعآور» یاد کند. با این حال، روایح خاصی وجود دارند که همه انسانها آنها را ناخوشایند میدانند، به این دلیل که برای ما هشدار دهنده هستند مانند بوی دود، یا بوی غذای فاسد.
تاثیر روانی از دست دادن بویایی
با توجه به اینکه حس بویایی ما به وضوح نقش مهمی در آرامش روانی ما ایفا میکند و یکی از پنج راه ارتباطی ما با دنیای اطرافمان است؛ فقدان آن میتواند تاثیر عمیقی در زندگیمان داشته باشد. مبتلایان به آنوسمی اغلب از احساس انزوا، بریده شدن از دنیای اطراف و تجربه “محو شدن احساسات” صحبت میکنند. از دست دادن بویایی بر توانایی فرد برای ایجاد و حفظ روابط شخصی نزدیک تاثیر میگذارد و منجر به افسردگی میشود.
مسئله مهمی که وجود دارد این است که از دست دادن بویایی یک بیمار نامرئی است. شما متوجه نخواهید شد که با یک فرد مبتلا به آنوسمی ملاقات کردهاید، مگر اینکه خودشان به شما بگویند. در کنار فقدان درک کلی از تاثیر روایح بر زندگی ما، این یکی از دلایلی است که چرا آنوسمی هرگز مورد توجه زیادی قرار نگرفته است. شما حقیقتا نمی دانید از چه موهبتی برخوردارید تا زمانی که از بین برود. با توجه به نکات گفته شده در مورد ارتباط قوی حس بویایی و حافظه، درمییابیم که از دست دادن بویایی منجر به از دست دادن یک مسیر مهم احساسی از خاطرات میشود.